هزاران نفر مدیر در رده های مختلف ؛ مشغول انجام وظایف مدیریتی و ماموریتهای سازمانی هستند. برآیند تلاش و کوشش و سبک مدیریت این مدیران به همراه سایر عوامل و فاکتورهای مربوطه باید قاعدتا منجر به افزایش تولید ناخالص ملی و درآمد سرانه و نهایتا رشد و توسعه پایدار برای کشور باشد.
اما چرا این اتفاق نیفتاده است؟!؟به نظر میرسد که چند اشکال اساسی وجود دارد:
۱ – ما یک نظام آموزش و پرورش یکپارچه برای تربیت مدیر نداریم. در سازمانهای ما تا سه رده یا چهار رده باید مدیر جانشین داشته باشیم در حالیکه چنین سیستم پشتیبانی وجود ندارد و خیلی از کارها قائم به شخص است و اگر آن شخص به هر دلیلی یک روز نباشد؛ کارها معطل و متوقف میماند.
۲ – ما مدیران سازمانها را نوعا با تعصب انتخاب میکنیم نه با تعقل. مثلا یک رئیس جمهور که عوض میشود چرا مدیران خوب رئیس جمهور قبلی را باید عوض کنند؟!؟ اساسا مدیریت نباید به سلیقههای شخصی و فصلی گره بخورد. اگر مدیری توانمند و کارآمد است ربطی ندارد که اصولگرا باشد یا اصلاح طلب یا…. مدیر خوب قرار است برای کشور مفید باشد نه برای افراد بالادست.
۳ – مدیران ما امنیت شغلی ندارند و متوسط عمر مدیریت در کشور ما بسیار پایین است. این امر اجازه نمیدهد که مدیرانی برنامه محور ؛ جسور ؛ خط شکن و تحول گرا داشته باشیم. فلذا اغلب مدیران محافظه کار میشوند و از این منظر روند کارها سرعت لازم و کافی را ندارد.
۴ – مدیران ما برای کوچکترین کارها بعضا باید از مراجع مختلف ( درون سازمانی و برون سازمانی) کسب تکلیف نموده و هماهنگی هایی را انجام دهند تا برایشان گرفتاری پیش نیاید. فلذا اصل وحدت فرماندهی و… در مدیریت ؛ اغلب بی خاصیت میشوند.
ما باید به مدیران خود :
ما باید به مدیران خود :
الف) اعتماد کنیم.
ب) اختیار بدهیم. غیر از این؛ مدیریت فقط یک تشریفات و گذران امور روزمره است.
۵ – مدیران ما جزیره ای کار میکنند. به این خاطر موفقیتهای کمی نصیب سازمانها میشود. در یک سازمان ؛ مدیر امور اداری فقط فکر موفقیت حوزه کاری خود است و مدیر امور مالی و… همینطور. همه مدیران سازمان هم دیگری را متهم میکنند که آنها خوب کار نمیکنند. نگاه مدیران وقتی معطوف به موفقیت کل کشور باشد و بخشی نگری حاکم نباشد ؛ قطعا نتایج بهتری کسب خواهیم کرد.
۶ – یک نظام تشویق و تنبیه یکپارچه حمایتگرانه فنی و حرفه ای برای مدیران وجود ندارد .مدیران ما نمیدانند که بابت خوب کار کردن چه اتفاقی برایشان میافتد. آیا تشویق میشوند؟ آیا تنبیه میشوند؟ سخن در این باب بسیار است. بماند شاید وقتی دیگر….